محمد علی ابطحی باز رکورد دار شد و وبلاک خود را از داخل زندان به روز کرد

یزدفردا :محمد علی ابطحی چهره شناخته شده ای برای افراد حاضر در دنیای مجازی است و جرو اولین هایی است که دنیای مجازی را به رسمیت شناخته و البته  آغاز این حرکت به دلیل فاصله گرفتن مسئولین با مردم وتافته جدا بافته دانستن خود برای خیلی از جوانان جذاب و مورد استقبال قرار گرفت .ابطحی که از نزدیک ترین افراد به سید محمد خاتمی رییس جمهور اصلاحات به حساب می آمد پس از استعفای خاتمی از کاندیداتوری و اعلام حمایت او از میرحسین موسوی از خاتمی تبعیت نکرده و به اردوگاه مهدی کروبی پیوست تا ثابت کند که قرار نیست مقلد بی چون و چرای او باشد .

این حرکت ابطحی در جامعه سیاسی تعابیر مختلفی را در پی داشت،تا جایی که   این حرکت او را در جهت اهداف سید محمد خاتمی تعریف نموده و پیش بینی نمود که او  وحلقه اصلاح طلبان پیوسته به اردوگاه  کروبی در پی شکستن او در دقایق نود بوده و با خالی کردن دور او ،او را مجبور به استعفاء خواهند کرد . اما تبلیغات انتخابات آغاز و رای گیری هم انجام ،ولی ابطحی تا آخر کروبی را همراهی کرده و پس از انتخابات  نیز  ازجریان اصلاح طلبی  حمایت نمود .

ابطحی در همان روز های ابتدایی پس از انتخابات دستگیر  و باز رکورد اولین نفر  را شکست و در اولین دادگاه  اغتشاشات اخیر همه را غافلگیر کرده و تقلب در انتخابات را رمز عملیاتی  اعتشاشات عنوان نمود و این حرکت رکودی او باعث شد تا همراهان وی در اردوگاه اصلاح طلبان  او را متهم به مصرف مواد مخدر نموده و حالت او را غیر طبیعی عنوان کردند .

اما رکورد شکنی او به اینجا ختم نشده واو دیروز چهارشنبه  به عنوان اولین زندانی سیاسی  از زندان  وبلاکش را به روز نموده و مطالبی را در تایید مطالب قبلی خود نوشته تا دو باره شوکی دیگر به اردوگاه اصلاح طلبان وارد نماید .این نوشتن و به روز شدن وبلاک محمد علی ابطحی باعث شد تا بنگاه بی بی سی برنامه ای را به این حرکت اختصاص داده و سعی نماید تا با اتکا به مطالب تعدادی از وبلاک نویسان اینگونه القاء نماید که وبلاک توسط خود وی به روز نشده و از تاثیر گذاری مطالب وی جلوگیری نماید .

اما به هر حال  با توجه به نوشته های وبلاک ابطحی او رکورد اولین زندانی وبلاک نویس را برای خود ثبت نمود تا دوباره خیلی ها را شوکه کرده و عکسی از هم از داخل زندان بر روی وبلاک خود گذاشت تا مجازی ها را مجبور نماید ،هر روز سری به وبلاک او بزنند تا ببینند چه چیز جدیدی برای گفتن دارد و به نوعی قدرت دنیای مجازی را به رخ همگان بکشد و ثابت نماید که بی توجهی به دنیای مجازی خود نوعی  نا آگاهی است  و دنیای مجازی رسانه ای است تاثیر گذار که حالا حالا ها باید به دنبال رقیب برایش باشند  .

به هر حال تصمیم مدیران زندان در اجازه دادن به او برای به روز کردن وبلاکش نیز معرف  نوع نگرش حاکم بر زندانها بوده و انشالله  با تقویت این نوع نگرش ها   باعث  عقیم ماندن توطئه های دشمنان قسم خورده نظام باشیم .

در پایان ضمن عرض خسته نباشید به بازجوی محمد علی ابطحی  برایش آرزوی توفیق روز افزون نموده و امید واریم مسئولین محترم  در جهت تشویق اینگونه حرکتها اقدام نموده  و در مقابل  لطمه زنان نا آگاهی که باعث معروف شدن نام کهریزک  شدند اینگونه تفکرات سازنده را قرار داده تا  شاهد حذف کامل آنگونه تفکرات باشیم .

با هم مرور می کنیم  آخرین مطلب منتشره در وبلاک محمد علی ابطحی را و اولین مطلب  به روز شده از داخل زندان در ایران را :

وبلاگ نویسی از درون زندان




امروز هم رفته بودم اطاق بازجوئی. زندان است و باز جوئی های مکررش. بازجو اطاقش را عوض کرده بود. همان بازجوئی که بارها گفته ام خیلی باهم دوست هستیم. کنار میز اطاقش دو دستگاه کامپیوتر وصل به اینترنت بود. لب تاپ خودم را هم که شب دستگیری از منزل آورده بودند کنارش دیدم. نا خود آگاه آهی کشیدم. بازجو پرسید چرا آه؟ گفتم یاد وب نوشت افتادم. که دو ماه و ده روز است از آن بی خبرم.. یک وقتی سایتم جزئی از خانواده ام بود. بازجو گفت از همین امروز می توانی از همین جا آن را بنویسی و منتشر کنی. برای یک لحظه شوکه شدم. دیدم شوخی نمی کند. فکر کردم این هم تجربه ای است. تجربه ی وبلاگنویسی از داخل زندان. گفتم طبعا زندان شرایط خودش را دارد. باید ملاحظات و کنترل شما را بپذیرم ولی آن چه که می نویسم باید حرف های خودم باشد. شما فقط می توانید بگوئید بعضی چیز ها را ننویس. قبول کرد. توکل بر خدا شروع کردم به نوشتن. نمیدانم آیا هر روز اجازه میدهند یا گاه به گاه. هروقت اجازه دادند می نویسم. عجالتا روز اولی چند نکته را مطرح میکنم.

1- می دانم این دور وبر من و در این اطاق های اطرافم خیلی از دوستانم زندانی اند. جسته گریخته بعضی اسامی را شنیده ام. فکر میکنم همه در سخت بودن زندان شریکیم و از اینجا بودن گیجیم. ولی می توانیم بفهمیم که چرا ما را گرفته اند. وقتی سران اصلی را نمی توانند بگیرند مارا که به زعم آنها می توانستیم سران را پشتیبانی کنیم و حرف بزنیم و بعضی ها که تشکیلات دارند، تشکیلات را به کار بگیرند، گرفته اند تا آشوبی که از توهم تقلب در حال شکل گرفتن بود مهار شود. اما گمان می کنم اکثر اینهائی که زندانند می دانند که نه تقلب تعیین کننده ای صورت گرفته ونه آشوب اجتماعی به نفع مردم ایران بوده ونه کسانی که این آشوبها را آفریدند و تشویق کردند دلشان برای مردم ایران می تپیده. این بحرانی است که به اعتقاد من روح زندانیان سیاسی این ماجرا را اذیت می کند. امیدوارم تصمیم گیران این نکته را درک کنند و این مجموعه را زودتر آزاد کنند تا با آزادی این دیدگاه هایشان را در جامعه مطرح نمایند. همان مطالبی که من سه هفته پیش وقبل از دیگران در دادگاه اعلام کردم و در روزهای آینده توضیح بیشتری میدهم.

2- ماه رمضان هر ساله تا نزدیک صبح پای کامپیوتر بودم. امسال که تنهائی داخل اطاقم می نشینم وکتاب ودعا و قرآن میخوانم، معنویت ویژه ای به دست آورده ام ولی نمیتوانم انکار کنم که برای تک تک خوانندگان وبنوشت دلم تنگ شده است.شنیده ام اهالی عالم مجازی خیلی ابراز لطف کرده اند. ندیده ام ولی خیلی ممنونم و از همه تون التماس دعا دارم.

3- دلم برای خانواده ام خیلی تنگ شده. در این مدت فاطمه لیسانس گرفت. مبارکش باشدو امیر علی نوه گلم راه افتاده. مبارک فائزه باشد و فریده تابستانش را منتظر من ماند و فهیمه، همسرم بار همه را به دوش کشید. با آنها گاهی تماس تلفنی و چند بار دیدار حضوری داشته ام. خیلی برایم دعا و تلاش کرده اند. شماهم دعا کنید. تنهائی بد جوری دردناکه.

4- مثل همون موقعی که آزاد بودم مخلص همه تون هستم.



http://www.webneveshteha.com/weblog/?id=2146310142

یزدفردا

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا